در کنار زندگیت بمان بانو . رفیق زندگی ات بمان بانو. من مانده ام . هر چند نارفیق این زندگی، اما تو رفیق بمان . بخاطر آنان که به امیدت، کنار تو مانده اند . در پس پرده ی تقدیر هر چه هست ، هست . در پس قاب خاطرات ، هرچه گذشت، گذشت. نه این که دلم برای دلت تنگ نشود،نه اینکه دلم برای لبهایت تنگ نشده باشد، نه این که هنوز بوی خوش فرق میان سرت از یادم رفته باشد . همه این ها هنوز هم برایم زنذه مانده است ، اما با وجود همه ی عزیز بودن هایش گذشت . این من اینجا دور از تو در کنار فرزندام ، پدر و تو در کنار فرزند انت مادر شده ای. 

روزهای خوب من، خاطرات خوش خرداد هم رو به زوال است و نمی دانم آیا خرداد دیگری من زنده ام یا نه ، اما خرداد هم گذشت . مثل من که گذشتم . شاید اگر تو کنارم بودی ، من اینک چنین افسون و سرسپرده نبودم ، اما همه این ها هم می گذرد .

فردا شاید روشن باشد، پس تا فردا